خبر ناگهانی بود و شوک‌آور؛ ناصر طهماسب ــ صدای ماندگار تاریخ دوبله ایران ــ به خاک سپرده شد. زنده‌یاد ناصر طهماسب در حالی در سکوت خبری بستری شد، فوت کرد و در خاک خفت که سال‌ها یکی از مطرح‌ترین گویندگان ایران بود و دو شب قبل (۲ دی‌ماه) مصادف با رسانه‌ای‌شدن خبر درگذشتش در اختتامیه جشنواره سینماحقیقت جایزه بهترین گوینده گفتار متن را به خاطر گویندگی در مستند «می ۱۹۶۸» به او رسید.
کد خبر: ۱۴۳۷۴۹۰
نویسنده عاطفه کربلایی - گروه رسانه

ناصر طهماسب سال ۱۳۱۸ در تهران متولد شد و از اوایل دهه ۱۳۴۰ فعالیت حرفه‌ای خود را در دوبله آغاز کرد. طهماسب تبحر خاصی در گویندگی نقش‌های مختلف و تقلید تیپ‌ها و لهجه‌های گوناگون داشت. او در اواخر دهه ۴۰ به‌عنوان مدیریت دوبلاژ فیلم‌ها نیز فعالیت می‌کرد. طهماسب از کودکی علاقه زیادی به سینما داشت. او می‌گفت: زمانی که اصلا حرف‌های فیلم را نمی‌فهمیدم، احساس می‌کردم که این‌ها چه می‌گویند. جملات فیلم را در ذهنم می‌ساختم و منتظر می‌شدم تا این‌ها فارسی شود.

در پرونده کاری طهماسب گویندگی در فیلم‌های مطرحی به‌جای بازیگران بزرگی به چشم می‌خورد که ازجمله آن‌ها می‌توان به فیلم خوشه‌های خشم و مرد عوضی (هنری فوندا)، حادثه توماس کروان و هفت دلاور (استیو مک‌کوئین)، راکروز و ماجرای نیمروز (گری کوپر)، بر باد رفته (لزلی هاوارد)، پلنگ صورتی (پینز سلرز)، محله چینی‌ها و دیوانه از قفس پرید (جک نیکلسون)، هفت مظنونین همیشگی و گلن راس (کوین اسپیسی) و در سریال‌های ارتش سری (کلیفورد رز)، بینوایان (جان مالکوویج) و هزاردستان (علی نصیریان) اشاره کرد. او مدیر دوبلاژی سریال‌های ایرانی‌ای مثل جلال‌الدین، قاب‌های خالی و فیلم‌های سینمایی مانند هیام، مسافر ری، پاییز بلند، سفر و گل‌های داوودی را در کارنامه کاری خود دارد. طهماسب در زمینه انیمیشن هم آثار به‌یادماندنی از خود برجای گذاشت که یوگی و دوستان و باگزبانی ازجمله آنهاست. طهماسب درباره اهمیت بازیگر و نقش دوبلور در این زمینه می‌گفت: بازیگر باید قادر باشد تماشاگر را فتح کند. یکی از ابزار‌های این فتح، بیان است؛ در غیر این صورت موفق نمی‌شود. صدای هنرمندی، چون رابرت دنیرو در هالیوود هست، ولی یک رابرت هست که می‌تواند سینما را تسخیر کند. اگر آنتونی کوئین یا آل‌پاچینو به شما زنگ بزنند صدای آن‌ها را می‌شناسید، حتی اگر یک جمله بگویند. دوبله کاری است که اساسش تمرکز است. اگر کوچک‌ترین خللی بر ذهن وارد شود و چیز‌های دیگر سر جای‌شان باشد، بازهم این مسیر خراب می‌شود. برای همین خیلی از بازیگران که به‌جای خود حرف می‌زنند، موفق نمی‌شوند. تنها گروهی موفق هستند که منظم‌ترین ذهن‌ها را دارند و همین‌طور دارای حافظه‌ای قوی هستند؛ چون حین کار باید ۵۰ موضوع یادشان باشد. در دوبله، تمرکز مهم‌ترین اصل است و متاسفانه تمرکز دوبلور‌های ما درحال‌حاضر به‌هم‌ریخته است. کسی که می‌خواهد مدیر دوبلاژ شود در کنار تخصص حرفه‌ای باید به‌نوعی مبصر باشد. همین‌طور روان‌شناسی بداند که از چه کسی چه کاری باید بخواهد و چه موقع سراغ چه کسی برود. طهماسب در حالی درباره بازیگری صحبت می‌کرد که این هنر را نیز تجربه کرده بود. نخستین تجربه بازیگری او در فیلم «راه دوم» (ساخته حمید رخشانی) رقم خورد. او همچنین در سریال «مرگ تدریجی یک رؤیا» و فیلم سینمایی «من مادر هستم» ساخته فریدون جیرانی و سریال‌های «مثل یک کابوس» و «کلانتر ۳» ایفای نقش کرده بود. طهماسب در مقام نویسنده هم آثاری را در کارنامه خود دارد. فیلمنامه فیلم «پرواز را به خاطر بسپار» به قلم او و به کارگردانی حمید رخشانی سال ۱۳۷۱ ساخته شد و فیلمنامه فیلم سینمایی «زن امروز» را به همراه مجید قاری‌زاده در سال ۷۵ نوشت. با فوت ناصر طهماسب یکی دیگر از هنرمندان بزرگ ایران را ازدست‌دادیم، اما خاطراتی که طهماسب با تبحر و صدای رازآلود و منحصربه‌فردش برای‌مان ساخت، هیچ‌گاه از یاد نمی‌رود و در قلب و جان ما نشسته است؛ تنها صداست که می‌ماند. 

پی‌نوشت: نقل‌قول‌ها از کتاب «سرگذشت دوبله ایران» نوشته اکبر منانی برداشته شده است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها